آبنبات تلخ
Part:145
لارا : ممنونم(خنده)
هانی : بیا ماهم آماده بشیم
چند دقیقه بعد......
تهیونگ : بریم؟؟
هانی : عاره بریم
کوک : پرنسس های محترم از این طرف
هانی : کوک تو بازم شروع کردی(خنده)
کوک : نه بابا نگاشون کن عرضه نذارن
لارا : حالا بهت بر نخوره
تهیونگ : هیشششش بریم
ویو عمارت........
مادرته : همچی آمادس؟ دخترم لارا داره برمیگرده
خدمتکار : بله
مادرته : استخدامت کردم تا آجوما زیاد جلو چشم نباشه
آجوما : چشم
لورا : من چی پس
آجوما : لورا لطفا
لورا ؛ اوفففففف
زینگگگگگ
خدمتکار : من باز میکنم
لارا : سلام خونههههه سلام مامانییی
مادرته : واییییی دخترم
بقیه : سلامممم
مادرته : سلامممم
مادرته : یه لحظه سوبین کو
لارا : هنوز نیومده
تهیونگ : لجباز دختره لجباز
کوک : من میدونم کجاست
تهیونگ : کجاست؟
کوم: قطعا پیش اون حروم زاده
مادرته : حروم زاده؟؟
لارا : الکس رو میگه
هانی : هوم
مادرته : الکس اوه خدا جون خیلی وقته ندیدنش آشتی کردین
کوک ته : نه(جذی)
لارا : آه پسرا من از هرکی درمورد الکس میپرسم میگه ادم خوبیه و شما دوتا به اشتباه باهاش دشمنین
تهیونگ : به اونا اعتماد داری یا ما
لارا : خببببب نمیدونم
کوک : واقعا که
هانی : خب منم حقو میدم به الکس
کوک : دیگه واقعا که واقعا که
هانی : عزیزم چرا نمیشینین حرف بزنین مشکلاتتون رو حل کنین ها؟؟
تهیونگ : باشه پس ما الان میریم حرف میزنیم
لارا : تهیونگ من حرف زدن تو جناب جئونو میشناسم نازو بوسو بغل نیست مشتو چکو لگده نمیخوام با مشتو چکو لگد حرف بزنین
کوک : قطعا نازو بوسو بغله اصلا نگران نباشین
لارا : اعتماد کنم؟
کوک : حتما
هانی : خدا قوت پس برین
ویو سوبین
سوبین : الکس آماده شدی بریم بیرون دیگه؟
الکس : خانوم جون من دو ساعته آمادم تویی هعی میری تیپ عوض میکنی
سوبین : ایشششش
لارا : ممنونم(خنده)
هانی : بیا ماهم آماده بشیم
چند دقیقه بعد......
تهیونگ : بریم؟؟
هانی : عاره بریم
کوک : پرنسس های محترم از این طرف
هانی : کوک تو بازم شروع کردی(خنده)
کوک : نه بابا نگاشون کن عرضه نذارن
لارا : حالا بهت بر نخوره
تهیونگ : هیشششش بریم
ویو عمارت........
مادرته : همچی آمادس؟ دخترم لارا داره برمیگرده
خدمتکار : بله
مادرته : استخدامت کردم تا آجوما زیاد جلو چشم نباشه
آجوما : چشم
لورا : من چی پس
آجوما : لورا لطفا
لورا ؛ اوفففففف
زینگگگگگ
خدمتکار : من باز میکنم
لارا : سلام خونههههه سلام مامانییی
مادرته : واییییی دخترم
بقیه : سلامممم
مادرته : سلامممم
مادرته : یه لحظه سوبین کو
لارا : هنوز نیومده
تهیونگ : لجباز دختره لجباز
کوک : من میدونم کجاست
تهیونگ : کجاست؟
کوم: قطعا پیش اون حروم زاده
مادرته : حروم زاده؟؟
لارا : الکس رو میگه
هانی : هوم
مادرته : الکس اوه خدا جون خیلی وقته ندیدنش آشتی کردین
کوک ته : نه(جذی)
لارا : آه پسرا من از هرکی درمورد الکس میپرسم میگه ادم خوبیه و شما دوتا به اشتباه باهاش دشمنین
تهیونگ : به اونا اعتماد داری یا ما
لارا : خببببب نمیدونم
کوک : واقعا که
هانی : خب منم حقو میدم به الکس
کوک : دیگه واقعا که واقعا که
هانی : عزیزم چرا نمیشینین حرف بزنین مشکلاتتون رو حل کنین ها؟؟
تهیونگ : باشه پس ما الان میریم حرف میزنیم
لارا : تهیونگ من حرف زدن تو جناب جئونو میشناسم نازو بوسو بغل نیست مشتو چکو لگده نمیخوام با مشتو چکو لگد حرف بزنین
کوک : قطعا نازو بوسو بغله اصلا نگران نباشین
لارا : اعتماد کنم؟
کوک : حتما
هانی : خدا قوت پس برین
ویو سوبین
سوبین : الکس آماده شدی بریم بیرون دیگه؟
الکس : خانوم جون من دو ساعته آمادم تویی هعی میری تیپ عوض میکنی
سوبین : ایشششش
- ۵.۳k
- ۰۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط